این نامه مقدمه ایست بر پایان یک زندگی سرگردان که نه اغاز داشت
نه پایان...
چیکار کنم؟گناه از من نیست از قلب توست
تنها ناشناس اشنای من
این است که در تلاطم موجی احساس گیج و نامه نوشتن پیکر ناتوان
ایده ال سرگشته ی مرا شکسته..
بابا لنگ دراز....میدونی چی شده؟؟
امشب برای نخستین بار احساس کردم که متاسفانه گرفتارت شده ام
شاید اگر تصمیم نگرفته بودم که برای همیشه فراموشت کنم...
این احساس پنهانی ..هرگز قلبم را تکان نمیداد
اما چکار کنم که هم زمان با این تصمیم اجتناب ناپذیر ..
شیونقلبم در پهنه ی سینه ی محنت زده ام بیداد کرد....دیگر قدرت نوشتن ندارم
نامه را که انعکاس واپسین تپش قلب یک
عشق ناکام است تمام میکنم...
انسان عاشق زیبایی نمی شود، ...
بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!
انسان های بزرگ دو دل دارند؛
دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است.
همه دوست دارند که به بهشت بروند،
ولی کسی دوست ندارد که بمیرد ... !
عشق مانند نواختن پیانو است،
ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری. سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.
دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،
پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.
اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است؛
محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.
عشق در لحظه پدید می آید
و دوست داشتن در امتداد زمان
و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.
راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود :
فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم کهفرصت با همبودن چقدر محدود است
گراهام بل عزیز......!!!
تلفنی کهزنگ نمی خورد که نیازی به اختراع نداشت!!!
حوصله ات سر رفته بود"چسب قلب"اختراع میکردی....
می چسباندیم روی این ترک های قلب صاحب مرده مان.....
و غصه زنگ نخوردن تلفنی....
که اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم....!
ساده بگویم گراهام بل عزیز.....!!!
حالاین روزهای مرا تو هم مقصری...!!!
اینروزها آرامم ، !!
آنقدر که از پریدن پرنده ای غافل ،
و در هیچ خیابانی گم نمی شوم .
این روزها آسان از یاد می روم ، !!
آسان تر فراموشم می کنند ، !!
می دانم ، . . .
اما شکایتی ندارم ، . . .
آرامم !!
گله ای نیست ... انتظاری نیست ، ...
اشکی نیست ... بهانه ای نیست ، ...
این روزها تنها آرامم . . .
یک وحشی آرام !!
آنقدر آرام که به جنون چندین ساله ام شک کرده ام !!
می ترسم نکند مرده باشم و خودم هم ندانم ... !؟
آدم بايد يه فولدر داشته باشه به اسم ويرانگر!...
يه فولدری كه آهنگهايی رو كه يه جور خاصی
دوستشون داره رو بريزه توی اون فولدر و نگهش داره برای روز مبادا...
بعضی آهنگها، شخم ميزنه تموم روح و روان آدم رو...
بعضی چيزها نمیتوونه و نبايد توی حاشيه باشه...
بعضی شعرها. بعضی آهنگها. بعضی كتابها.
رستورانها. فصلها، حتی يه قسمتهايی از پيادهروها،
متفاوته با بقيه جاها...اونجا ضربان قلبت تند ميشه.
حست يه جوری عجيب و غريب ميشه كه نمیتوونی تعریفش كنی....
بعضی چيزها بايد وسطِ وسط زندگی پخش بشه
بعضی آدمها هم از همين جنسن...
نمیتوونی چشمت رو ببندی روشون...
نمیتوونی فرار كنی از نگاهشون...
حتی اگه خلاصه شده باشه توی يه قاب كوچيك...
توی يه عكس...
دور و نزديكش مهمنيست.
یادمون باشه که هیچکس رو امیدوار نکنیم
بعد یکدفعه رهاش کنیم چون خرد میشه میشکنه و آهسته میمیره .
یادمون باشه که قلبمون رو همیشه لطیف نگه داریم
تا کسی که به ما تکیه کرده سرش درد نگیره یادمون باشه قولی رو که به کسی میدیم عمل کنیم .
یادمون باشه هیچوقت کسی رو بیشتر از چند روز چشم به راه نذاریم
چون امکان داره زیاد نتونه طاقت بیاره .
یادمون باشه اگه کسی دوستمون داشت بهش نگیم برو نمیخوام ببینمت
چون زندگیش رو ازش میگیریم
جمله امام علی (ع) در کتاب دینی دبیرستان :
هنگامی که چیزهای مختلف با هم همراه می شدند،تنبلی و ناتوانی با هم عقد زوجیت بستند و فرزندی به نام «فقر» از آنان متولد شد
و واکنش جدی و عجیب یکی از همکلاسیام :
میگما مگه تنبلی و ناتوانی دو تا حس نیستن چجوری با هم ازدواج میکنن ؟
من :
عه عروسیشون نرفتی مگه !!
باور کنین میترسم به مامانش بگم بچش چشه
ميـدونـي اَوّلــــيـن عِشــق زنـدگيـتــ . ..پـــِدرتـه..
♥دخـتــَــر کـه بــآشي♥
ميـدونـي مُحکــَم تــَريـن پَنــآهگــاه . آغــوش گرم
..پـــِدرتـه..
♥دخـتــَــر کـه بــآشي♥
ميـدونـي مــَردانــه تـَريـن دستــيکـه . مـيتوني تودستـِـت بگيـري و نَتــَرسي دســــتاي گَرم وَ مِهـــــرَبون
..پـــِدرتـه..
هَر کـجاي دنيـا هم بـــاشي. . قَويتــريـن فِرشتــه ي نِگهبـــان.
♥پـــِدرته♥
دوستت دارم بابایی